کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

دل نوشته

دلم گرفته از این روزگار نمیدونم جوانان باید چقد سختی بکشن،هیچکس به ما جوانان کمک نمیکند من میخوام کارهای انجام بدم که زیاد جالب نیستن ولی خوب راهی نیست پدرم دیگه ۴۵سالشه دوست و زحمت های زیادی کشیده،دوستم دارم براش نوکری کنم هرچند برای آینده من زیاد خوب نیست.من یه کاری انجام دادم و نتیجه اش رو هنوز نگرفتم با خود قرار گذاشتم که إگه خواستم برآورد نشد از آن کار دست بکشم و به زندگیم بچسبم ولی بازم دلم نمیخواد برای همیشه رهاش کنم.دوستان من ترو بخدا دعایم کنید که موفق بشم اگه نشم شاید بدبختیمو إمضأ کردم،میدونین من این وبلاگ رو ساخته ام و به دوستام نگفتم چون همه زندگیم درون وبلاگ نهفته است،دوست ندارم بدونن چند دوستی دارم اینجا که هم بهشون سرمیزنم و هم بهم سرمیزنن من از ته دل آرزوی موفقیت دارم براتو خیلی حرف دارم واسه گفتن ولی خوب شاید اذیت شدین یا پرحرفی کردم معذرت میخوام دوستای خوبم
نظرات 9 + ارسال نظر
Masoud یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 00:25 http://ghame-ghafas.mihanblog.com

باسلام،
وبلاگ پر محتوایی دارید.
بازم سر می زنم.
راستی مایل به تبادل لینک هستید؟اگر هستنید مرا با نام « غم قفس » لینک کرده سپس خبر دهید تا لینکتان کنم.[چشمک]

سلام،مرسی نظر لطفتونه،چرا که نه فقط قبلش یه سری به وبلاگ میزنم بعد لینک میکنم

Darya یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 02:33 http://quietseashore.blogsky.com

سلام دوست خوبم
ان نوشته کم یبرام گنگ بود
این که بخواید به پدرتون خدمت کنید خیل یهم خوبه...
خدا حفظشون کنه براتون...
و اینکه همه جوونا هم مشکل دارن
بله کاملا درسته و درک میکنم...
و یه روزی برای هم ی ما از خدا طلب خوشبختی میکنم...
اما این که یه کاری رو شروع کردید که اگه خوب نشه براتون مشکل پیش میاد این چه کاریه؟
اگه واقعا این بازی با آتیشه لطفا از همون راه که دارید میرید برگردید...
نکنه برای اینده اتون بد باشه؟
نکنه پشیمونی به بار بیاره...
مراقب خودتون باشید
ره صدساله رو که نمیشه یه شبه رفت!!!!!!!
مراقب باشید دوست خوبم
درسته همه ی ما جوونیم و هزاران هزار رویا و آرزو....
و میدونم که دوست دارید برسید به آخرین چوبه ی نردبون...
یعنی آخرین پله
ولی دوست خوبم اگه پاتونو بدون اینکه رو پله های اول بذارید ببرید و بذارید رو پله ی آخر این یعنی افتادن یعنی سقوط
یعنی چیزی که شما نمیخواید..........
چون دقیق نمیدونم منظورتون چی بوده اینارو نوشتم که شاید تلنگر باشه...
صبور باشید دوست خوبم...
همه چیز آهست و پیوسته درست میشه... ولی باید یاد بگیریم که صبوری کنیم....
براتون آرزو میکنم که روز ی در خوشبختی غرق بشید
موفق باشید

خدا عاقبت بخیرمون کنه

فاطمه یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 16:00 http://nokhte-chin.blogsky.com

می دونی بعضی از دوستا هستن که حس می کنن باید همه چیز دوستشون رو بدوننن
اما به نظر من بعضی ها لیاقت دونستن بعضی چیزا رو ندارن...

هستی یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 22:16 http://parvanegi.blogsky.com

خداوند خیر مطلقه
هر اتفاقی که بیفته حتما و حتما فقط براتون خیره و بس
حتی اگه ما انسانهای خاکی درک حکمت خدارو نداشته باشیم
خودتون رو به خدا بسپرید فقط و فقط به خودش توکل کنید مطمثن باشید که جز خیر واستون پیش نمیاد حتی اگه اون اتفاق به ظاهر بد باشه

من هم امیدوارم همون اتفاقی که دوست دارید بیفته و به صلاحتون باشه
براتون ارزوی موفقیت میکنم

هر إتفاقی اگه به رضایت خدا باشه خوبه ولی من جای قرار گرفتم که از واجبات نیست چیزی هست که فقط تو این دنیا ارزش داره،الهی إگه این دنیا به جای نرسیدم خوشم که تورو دارم و یادت در فکرم و کارم را با رضایتت انجام میدم.دوست عزیز هستی خانوم خیلی ممنون منم برات آرزوی موفقیت دارم.

فاطمه دوشنبه 6 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 14:04 http://deleman43.blogsky.com/

سلام
دعا میکنم اونچه که خیر و صلاحتونه نصیبتون بشه .
موفق باشید

خیلی ممنون،مرسی،همچنین.

میسنا سه‌شنبه 7 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 12:49 http://kolbeye-aramesh.blogsky.com/

متاسفانه درد روزگار و بی تکلیفی اپیدمی شده

متاسفأنه همینطور

فاطمه چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 18:31 http://nokhte-chin.blogsky.com

لطفا اسم لینکم عوض کن
مرسی

علیک سلام، باشه حتمأ

دریا چهارشنبه 8 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 21:01 http://azjensebaran.blogsky.com

به از جنس باران نیومدید؟

جانم!!

دریا شنبه 11 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 20:28 http://azjensebaran.blogsky.com

منظورم این بود که به وبلاگ (از جنس باران) نیومدید؟

حتما میام اومدم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد