-
شرمنده ام
دوشنبه 13 شهریورماه سال 1391 14:20
سلام این روزا یه مشکلی دارم و حوصله هیچ چیزی رو ندارم ببخشید که سرنمیزنم وپ شما دوستان
-
دل نوشته جمعه
جمعه 10 شهریورماه سال 1391 19:55
غروب جمعه و سکوت همه جا سکوت حتی تو دلم من هم ساکته، خسته ام و نگرانم از آینده، الان بی کار بودم گفتم بیام سری بزنم البته دست خودم دیگه نیست چون دوستان خوبی دارم که میان دیدن میکنن جا داره ازشون تشکر کنم ازاینکه وقتشون رو تو این وبلاگ صرف میکنن،البته اگه چیزی کم داشته باشه شرمنده من اینجا بیشتر مطالب شخصی خودمو...
-
قالب وبلاگ و خواهش
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 19:24
سلام خوبین دوستان این قالب قشنگه یا قبلی ؟؟؟؟؟؟؟ اگه از این خوشتون نمیاد بگین عوضش کنم.راستی دعا کنید که دعام مستجاب بشه/یه کاری انجام دادم که سه قسمته و دو قسمتش رو با موفقیت انجام دادم ولی این سخته هنوز جوابش نیومد ترو بخدا دعام کنید. جبران میکنم فقط دعاکنید ترو خدا قربونتون برم جبران میکنم خداحافظ
-
قصه ی شهر سکوت
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 18:48
روزی دل من که تهی بود و غریب از شهر سکوت به دیار تو رسید در شهر صدا که پر از زمزمه بود تنها دل من قصه ی مهر تو شنید چشم تو مرا به شب خاطره برد در سینه دلم از تو و یاد تو تپید در سینه ی سردم ، این شهر سکوت دیوار سکوت به صدای تو شکست شد شهر هیاهو ، این سینه ی من فریاد دلم به لبانم بنشست خورشید منی ، منم آن بوته ی دشت...
-
خداحافظ
پنجشنبه 9 شهریورماه سال 1391 01:23
خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن ببین هم گریه هام از عشق .چه زندونی برام ساختن خداحافظ گل پونه .گل تنهای بی خونه لالایی ها دیگه خوابی به چشمونم نمی شونه یکی با چشمای نازش دل کوچیکمو لرزوند یکی با دست ناپاکش گلای باغچمو سوزوند تو این شب های تو در تو . خداحافظ گل شب بو هنوز آوار تنهایی داره می باره از هر سو خداحافظ گل...
-
دل نوشته
یکشنبه 5 شهریورماه سال 1391 00:15
دلم گرفته از این روزگار نمیدونم جوانان باید چقد سختی بکشن،هیچکس به ما جوانان کمک نمیکند من میخوام کارهای انجام بدم که زیاد جالب نیستن ولی خوب راهی نیست پدرم دیگه ۴۵سالشه دوست و زحمت های زیادی کشیده،دوستم دارم براش نوکری کنم هرچند برای آینده من زیاد خوب نیست.من یه کاری انجام دادم و نتیجه اش رو هنوز نگرفتم با خود قرار...
-
دلم میگیره وقتی میخوانمش
شنبه 4 شهریورماه سال 1391 23:25
باز هم آمدی تو بر سر راهم ...............آی عشق می کنی دوباره گمراهم در راه من جوانی را به سر کردم............... تنها از دیار خود سفر کردم دیریست قلب من از عاشقی سیر است................ خسته از صدای زنجیر است دریا اولین عشق مرا بردی ................ دنیا دم به دم مرا تو آزردی دریا سرنوشتم را به یاد...
-
مواظب رفتارمون باشیم
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 15:13
مواظب رفتارمان باشیم کسانی هستند که ناخودآگاه از خودمان می رنجانیم.مثل ساعت هایی که صبح دلسوزانه زنگ می زنند و در میان خواب وبیداری بر سرشان می کوبیم.بعد می فهمیم که خیلی دیر شده.
-
شوق دیدار
چهارشنبه 1 شهریورماه سال 1391 02:03
تمام ترانه هایم ترنم یاد توست وتمام نفس هایم خلاصه در نفس های توست..... ای زلال تر از باران.... اگر امروز را با من بمانی من تمام روزها و لحظه هایم را با تو خواهم ماند.... اما افسوس که تو بی بهانه و بی خدا حافظی رفتی و من هنوز در خاطرات با تو بودن دست وپا می زنم.. هر لحظه که داغی گونه هایت با اشکهایت پیوند میخورد به...
-
عیدفطر و دلنوشته
یکشنبه 29 مردادماه سال 1391 12:43
سلام امروز عیده فطر هست و روزی هست که سی روز روزه گرفتیم و در که روزها حس خیلی قشنگ و عجبی هست،اذان گفتن و ربنا،دعای صحر،روزهای که از اذان صبح تا اذن مغرب چه قشنگ بودن دلم برای رمضان تنگ شد خدایا چرا یک ماه رمضان داریم دلم نمیخواد تموم شدن خوبیش به همین حس غریبی که هست،الان که عیده مردم خوشحالن میرن همدیگرو ببینن و.....
-
جملاتی برای دگرگونی خویش
شنبه 28 مردادماه سال 1391 19:01
زیباترین حکمت دوستی، به یاد هم بودن است، نه در کنار هم بودن . .. دوست داشتن بهترین شکل مالکیت و مالکیت بدترین شکل دوست داشتن است . . . خوب گوش کردن را یاد بگیریم … گاه فرصتها بسیار آهسته در میزنند انتخاب با توست، میتوانی بگوئی: صبح به خیر خدا جان یا بگوئی: خدا به خیر کنه، صبح شده . . زندگی کتابی است پر ماجرا، هیچگاه...
-
جملات زیبا و عاشقانه
شنبه 28 مردادماه سال 1391 18:59
عشق آدم را داغ می کند و دوست داشتن آدم را پخته می کند . هر داغی یک روز سرد می شود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمی شود...
-
جملات زیبا هم صحبت
شنبه 28 مردادماه سال 1391 18:57
به یاد داشته باش هر وقت دلتنگ شدی به آسمان نگاه کنی... کسی هست که عاشقانه تو را می نگرد و منتظر توست، اشک های تو را پاک می کند و دست هایت را صمیمانه می فشارد. تو را دوست دارد فقط به خاطر خودت. و اگر باورداشته باشی می بینی ستاره ها هم با تو حرف می زنند ، باور کن با او هرگز تنها نیستی. فقط کافی است عاشقانه به آسمان نگاه...
-
عمیق ترین درد
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 20:16
عمیق ترین درد زندگی مردن نیست . بلکه ناتمام ماندن قشنگترین داستان زندگی است که مجبوری آخرش را با جدایی به سرانجام برسانی
-
...
پنجشنبه 26 مردادماه سال 1391 20:15
ای آنکه همیشه بیاد تو می سوزم یاد من کن که همیشه بیاد تو میسوزم ای اشک آهسته بریز که غمم زیاد است ای شمع آهسته بسوز که شبم دراز است صداقت قلب منو تو دیدی باورت نشد اشکای غم رو گونه هام چکید و باورش نشد
-
خواستن از پروردگار
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1391 01:32
روزی مردی از خدا دو چیز در خواست کرد یک گل و یک پروانه اما چیزی که خدا در عوض به او بخشید یک کاکتوس بود و یک کرم مرد ناراحت شد او نمی توانست درک کند که چرا درخواستش به درستی اجابتنشده با خود اندیشید خب خدا بندگان زیادی دارد که باید به همه آنها توجه کند و مراقب شان باشد و تصمیم گرفت دیگر در اینباره سوالی نپرسد بعد از...
-
یادت نرود...
چهارشنبه 18 مردادماه سال 1391 01:30
بالاترین نیاز عاطفی هر کس، مورد تحسین واقع شدناست. چیزهای کم اهمیت را تشخیص بده و سپس آنها را نادیده بگیر. خود را با معیار های خودت بسنج، نه معیارهایدیگران. مراقب مشکلات بزرگ باش. آنها گاه در لباس "فرصت های بزرگ" خود را نشان می دهند. دعا کن اما نه برای به دست آوردن اشیا، بلکه برایبه دست آوردن عقل و شجاعت. به دیگران...
-
ماه رمضان،شب های قدر، شهادت امام علی
سهشنبه 17 مردادماه سال 1391 13:55
امشب سر مهربان نخلى خم شد در کیسه نان به جاى خرماغم شد در کنج خرابه ها زنى شیون کرد همبازى کودکان کوفه کم شد
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 13:25
.
-
گفتم
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 07:51
گفتم : لعنت بر شیطان! لبخند زد ! پرسیدم : چرا می خندی؟ پاسخ داد : از حماقت تو خنده ام می گیرد ! پرسیدم : مگر چه کرده ام؟ گفت : مرا لعنت می کنی در حالی که هیچبدی در حق تو نکرده ام !!! با تعجب پرسیدم : پس چرا زمین می خورم؟! پاسخ داد : نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می...
-
یار بی وفا
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 02:55
باز آن یار بی وفا باز آن یار با جفا رفته بی من ای خدا باز که شده درد آشنا من تنها با دل شدم او با کی شد همنوا او که با من میدمید او که از من می شنید حال رفته بی من چرا راز دل شد برملامن بی او خوابم نبرد او با کی شد هم قبا باز من دیوانه شدم مست با بیگانه شدم او در دلم جا خوش بکرد من رسوا ترین رسوا خوش بودم وقتی که بود...
-
یادت بخیر
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 02:53
هرگاه دفتر محبت را ورق زدی و هرگاه زیر پایت خش خش برگها را احساس کردی هرگاه در میان ستارگان آسمان تک ستاره ای خاموش دیدی برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو: یادت بخیر
-
از یاد رفته
یکشنبه 15 مردادماه سال 1391 02:43
یاد بگذشته به دل ماند و دریغ نیست یاری که مرا یاد کند دیده ام خیره به ره ماند و نداد نامه ای تا دل من شاد کند خود ندانم چه خطائی کردم که ز من رشته الفت بگسست در دلش جائی اگر بود مرا پس چرا دیده ز دیدارم بست هر کجا می نگرم، باز هم اوست که بچشمان ترم خیره شدهدرد عشقست که با حسرت و سوز بر دل پر شررم چیره شده گفتم از دیده...
-
باور...
شنبه 14 مردادماه سال 1391 21:01
دانشمدی آزمایش جالبی انجام داد. او در میان یک آکواریوم یک دیوار شیشه ای قرار داد، که آنرا به دو بخش تقسیم کرد.در یک بخش، ماهی بزرگی قرار داد وبخش دیگرماهی کوچی که غذای مورد علاقه ماهی بزرگتر بود.ماهی کوچک، تنها غذای ماهی بزرگ بود و دانشمند به او غذای دیگری نمی داد.او برای شکار ماهی کوچک، بارها و بارها به سویش حملهبرد،...
-
چگونه بی تو سر کنم
شنبه 14 مردادماه سال 1391 20:55
چگونه بی تو سر کنم چگونه شب سحر کنم بدون تو چه آسمان حرام گشته بر دلم بدون تو چه آسمان خراب گشته بر سرم بدون تو یه ماهی بدون تنگ بدون تو سکوت مرده ای خموش بدون تو ستاره ای بی فروغ بدون تو پرنده ای شکسته بال بدون تو شبم - شبی که ندارد او سحر بدون تو غروب غم گرفته ام بدون تو یه ابر تکه پاره ام بدون تو... نمی کنم بدون تو...
-
امید
شنبه 14 مردادماه سال 1391 20:53
مرا امید میدی تو با تمام حرفها مرا امید می دهی توئی امید آخرم ولی دگر امید هم ز دست من فراری است ولی برای قلب توست دلم رضا به صبر داد نوش
-
خدایا...
شنبه 14 مردادماه سال 1391 20:47
آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود صدا در گلو شکست تا آمدن با تو خدا حافظی کنم بغض امان نداد و خدا... در گلو شکستم.تنها
-
سه پادادش
جمعه 13 مردادماه سال 1391 05:00
«مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَکا عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نِیَّتُهُ زیدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأَهْلِهِ زیدَ فى عُمْرِهِ.»: هر که زبانش راست است کردارش پاک است،و هر که خوش نیّت است روزىاش فزون است، و هر که با اهلش نیکى مىکند به عمرش افزوده شود.
-
دیدی...
جمعه 13 مردادماه سال 1391 04:54
دیدی یه خاطرههایی بدون اینکه اتفاق بیفتند٬ سالها توی ذهنت میمونن و هیچکس -حتی خودت- فرق بین این خاطرهها با اونایی که واقعا اتفاق افتادند رو نمیدونه.
-
مرگ...
پنجشنبه 12 مردادماه سال 1391 00:15
مرگ تنها بهانه ایست برای فرار از زندگیست