کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

یک إتفاق بد برای دوستم

میخوام یه یک حادثه بدی که برای دوستم افتاده بگم،اولا این دوست من خیلی وقته میشناسمش و آقای خوب و با شخصیت که و لیسانس ادبیات داره و کافی نت داره،جریان از ماه رمضان شروع میشه که بعد از عیدفطر معده درد گرفت و دیگر به کافی نت نمیرفت،چندروز پیش دیدم أومده و بعد دوباره نیومد سرکارش.امروز مغرب شنیدم که رفته تو خیابون با وزنه چندتا از شیشه مغازه هارو شکسته بعد پرسیدن ازش چرا این کار رو کردی میگه از اینا خوش نمیاد!!! نمیدونم چه مشکلی داره وقتی شنیدم خیلی ناراحت شدم اخه این یکباره چش شده نمیدونم.... ناراحتم از اینکه این اتفاق براش افتاده خدا شفاش بده إلهی آمین
نظرات 5 + ارسال نظر
فاطمه جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 10:31 http://deleman43.blogsky.com/

خدا همی مریضها رو شفا بده انشالله

إلهی امین

فاطمه جمعه 31 شهریور‌ماه سال 1391 ساعت 13:41 http://nokhte-chin.blogsky.com


خب آخه چرا؟؟؟

سلام،چه عجب،خود منم نمیدونم

فاطمه شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 15:53 http://nokhte-chin.blogsky.com

آپم...

هستی یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 14:11 http://parvanegi.blogsky.com

انشاالله مشکل دوستتون حل بشه

إنشاالله

دریا یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 19:24 http://azjensebaran.blogsky.com

ای وای بر ما...

بهرحال براش پیش أومده خدا شفاش بده

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد