کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

کلبه تنهایی من

جوانی

جوانی عاشقی ها بر سرم زد
جوانی زخم ها بر ‍‍پیکرم زد
جوانی ها درون اتشم برد
وجودم را مثال مور می خورد
به یک خنده شیرین عاشقم کرد
به اخم و اه و لعنت ساکتم کرد
کنون ‍پیرم دو چشمم تار گشته
ز سر تا پا بدن بیمار گشته
هنوزم ارزوی یار شیرین
به من زخمه زند ان عشق دیرین

نظرات 1 + ارسال نظر
سپیده شنبه 22 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 13:56 http://bar0on.blogsky.com

سلام.شعر قشنگی بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد